English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3674 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
looped U دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop U دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loops U دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop U حلقه درون حلقه دیگر
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
setting ring U حلقه تنظیم
setting ring U حلقه تنظیم کننده
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
operation U بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
executed U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executing U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executes U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
execute U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
quoit U حلقه پرتاب حلقه
wreathy U حلقه حلقه شده
purls U حلقه حلقه شدن
purled U حلقه حلقه شدن
convolute U حلقه حلقه کردن
purl U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
hangs U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hang U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
modification U دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد
go to sleep U اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
eyes U حلقه
wisps U حلقه
wisp U حلقه
eying U حلقه
whorls U حلقه
eyeing U حلقه
eye U حلقه
strap U حلقه
ring aperture U حلقه
straps U حلقه
strop U حلقه
hank U حلقه
reel U حلقه
vortices U حلقه
mesh U حلقه
do while loop U حلقه WHILE/DO
meshes U حلقه
meshing U حلقه
reeled U حلقه
vortex U حلقه
ring U حلقه
lunette U حلقه
convolution U حلقه
convolutions U حلقه
ran U حلقه
whorl U حلقه
wreaths U حلقه گل
wreath U حلقه گل
hanks U حلقه
grummet U حلقه
gyre U حلقه
gird U حلقه
ear ring U حلقه
reeling U حلقه
reels U حلقه
metamere U حلقه
fascias U حلقه
fascia U حلقه
vortexes U حلقه
flower cup U حلقه گل
anadem U حلقه گل
coil U حلقه
curl U حلقه
curls U حلقه
link U حلقه
verticil U حلقه
loop U حلقه
curled U حلقه
hoop U حلقه
curly U حلقه حلقه
loops U حلقه
coils U حلقه
collars U حلقه
volution U حلقه
collar U حلقه
cycled U حلقه
earring U حلقه
volute U حلقه
cycle U حلقه
cycles U حلقه
looped U حلقه
bell-flower U حلقه گل
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
hoops U حلقه
coiled U حلقه
interwreathe U حلقه کردن
annular U حلقه وار
becket U حلقه اتصال
horse U خرک حلقه
ringed U حلقه دار
executes U حلقه اجرا
reel number U شماره حلقه
the ring finger U انگشت حلقه
annular U حلقه مانند
becket U حلقه پارو
internal circuit U حلقه داخلی
coil U حلقه شدن
adaptor piece U حلقه اتصال
buntline hitch U گره حلقه
closed loop U حلقه بسته
ringleaders U سر حلقه رهبرشورشیان
ringleader U سر حلقه رهبرشورشیان
cincture U حلقه محوطه
loop counter U شمارنده حلقه
closed loop U حلقه مسدود
ring U حلقه زدن
bridged ring U حلقه پل دار
loop checking U مقابله حلقه
brush ring U حلقه زغال
bight U حلقه طناب
coils U حلقه شدن
missing links U حلقه مفقوده
ring U تلفن حلقه
executing U حلقه اجرا
breech ring U حلقه کولاس
frog U حلقه کمربند
frogs U حلقه کمربند
intermediate link U حلقه میانی
executed U حلقه اجرا
inner loop U حلقه داخلی
tape reel U حلقه نوار
link U حلقه زنجیر
slip ring U حلقه سایشی
segments U حلقه بند
segment U بند حلقه
life buoy U حلقه نجات
segment U حلقه بند
six membered ring U حلقه شش عضوی
armature loop U حلقه ارمیچر
encircling U حلقه زدن
stayband U حلقه مهار
bale sling strop U حلقه بشکه
spider band U حلقه عنکبوتی
ring clossure U حلقه بندی
inner loop U حلقه درونی
ring current U جریان حلقه
ring current U جریان در حلقه
segments U بند حلقه
encircle U حلقه زدن
encircled U حلقه زدن
encircles U حلقه زدن
encompass U حلقه زدن
encompassed U حلقه زدن
loop body U بدنه حلقه
infinite loop U حلقه نامحدود
annulate U حلقه دار
stacking swivel U حلقه چاتمه
inductive loop U حلقه ی القائی
induction loop U حلقه القائی
execute U حلقه اجرا
jews harp U حلقه لنگر
feed reel U حلقه خوراننده
ringleted U حلقه دار
missing link U حلقه مفقوده
loop body U تنه حلقه
infinite loop U حلقه نامتناهی
annulary U حلقه دار
encompasses U حلقه زدن
encompassing U حلقه زدن
key ring U حلقه کلید
annulus U حلقه حلقوی
annulose U حلقه وار
annulose U حلقه دار
local loop U حلقه محلی
annulation U تشکیل حلقه
annulated U حلقه دار
telephone loope U حلقه تلفن
ringlety U حلقه دار
coil down U حلقه کردن
eyelet U حلقه چشم
wire coil U حلقه سیم
olympic rings U 5 حلقه المپیک
looping U ایجاد حلقه
looping U حلقه زنی
curls U حلقه شدن
looped U حلقه شدن
curls U حلقه بردار
curls U پیچاندن حلقه
curls U حلقه کردن
curled U حلقه شدن
curled U حلقه بردار
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1incentive
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
1gorse melatonin
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1 Keynote address
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com